tirsdag 29. oktober 2013

عدم تحویل اجساد هشت زندانی عقیدتی در زاهدان.

 بستگان زندانیان عقیدتی اعدام شده در زندان زاهدان در پی عدم تحویل اجساد ایشان با وجود تدابیر شدید امنیتی در قبرستان عمومی زاهدان تجمع کردند.
بنا به اطلاع گزارشگران، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بستگان و آشنایان هشت شهروند اهل سنت بلوچ که در روز شنبه چهارم آبان ماه بصورت تلافی جویانه و عجولانه اعدام شدند طی روز جاری سه‌شنبه ۷ آبان ماه برای ادای مراسم مذهبی خود بر روی اجساد بصورت غیابی، به قبرستان عمومی شهر زاهدان رفتند.
یکی از شرکت کنندگان به گزارشگر هرانا گفت: "ما برای ادای -نماز میت غیابی- به قبرستان عمومی شهر رفتیم. فضای شهر کاملا امنیتی بود و عوامل حکومت و ماموران نهادهای امنیتی در حال فیلمبرداری از مردم هستند."
وی همچنین گفت: "هیچ یک از جنازه‌ها را تاکنون به خانواده‌ها تحویل نداده‌اند ولی اهالی زاهدان می‌گویند روزانه ۳ تن از اعدام شدگان زندان زاهدان توسط مامورین و بصورت مخفیانه در محل متروکه‌ای که در ۵ کیلومتری قبرستان زاهدان قرار دارد؛ دفن می‌شوند."
ناظر ملازهی فرزند حبیب، مهراله ریگی ماهرنیا فرزند نظر، عبدالوهاب ریگی فرزند محمدرضا، حبیب‌اله ریگی‌نژاد شورکی فرزند محمد، سعید نارویی فرزند میرزا، حامد وکالت فرزند عبدالحکیم، سلمیان میائی فرزند جان محمد و احمد بهرام زهی فرزند گل محمد، افرادی هستند که به اتهام عضویت در گروه مسلح "جندالله" اعدام شدند.
سر نگون باد کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران.

lørdag 26. oktober 2013

۱۶ زندانی سیاسی اعدام شدند


 گزارش‌ها حاکی از آن است که ۱۶ زندانی سیاسی متهم به عضویت در گروه‌های مخالف نظام، به دار آویخته شدند.
در پی درگیری نیروی های سپاه پاسداران با افرادی که این ارگان آن‌ها را "اعضای گروه های معاند نظام" معرفی می‌کند، ۱۶ تن از اعضای سپاه پاسداران کشته و زخمی شدند و به دنبال این درگیری دادستانی زاهدان در اقدامی عجولانه ۱۶ زندانی متهم به عضویت در گروه‌های مخالف نظام را اعدام کرد.
محمد مرزیه دقایقی پیش در گفت‌و‌گو با خبرنگار فارس در زاهدان اظهار داشت: "با توجه به هشدارهایی که از قبل به عوامل اشرار و گروهک‌های معاند نظام داده بودیم، مبنی بر اینکه اگر هر گونه اقدامی که سبب آسیب رسیدن به مردم بی‌گناه و عوامل امنیتی و انتظامی صورت بگیرد اقدام مقابله به مثل می‌کنیم، صبح امروز در پاسخ به شهادت مرزبانان شهرستان سراوان، ۱۶ نفر از اشرار متصل به گروهک‌های معاند نظام را اعدام کردیم."
تا لحظه‌ی تنظیم خبر، جزئیاتی در خصوص اسامی اعدام شدگان و یا گروهی که ایشان به اتهام عضویت در آن اعدام شده‌اند، در دست نیست.

رضا اسماعیلی دیگر زندانی سیاسی کرد در زندان سلماس اعدام شد.

 یک زندانی سیاسی کرد در سلماس به اتهام همکاری با حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) امروز صبح ۴ ابان ۱۳۹۲ در زندان شهرستان سلماس اعدام شده است.
رضا اسماعیلی (مامدی) فرزند توفیق، ۳۴ ساله و اهل روستای دریک از توابع شهرستان سلماس که تیرماه سال ۸۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود؛ به اتهام «محاربه» از طریق «فعالیت تبلیغی و همکاری با حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) به اعدام محکوم شد بود.
بر پای همین گزارش، دولت ایران بدون ابلاغ به خانواده ووکیل این زندانی سیاسی پس از اعدام پیکر وی را در قبرستان این شهرستان به خاک سپرده، اما خانواده و بستگان وی همراه با شمار زیادی از شهروندان کرد پیکر او را خارج ساخته‌ وبه زادگاهش منتقل داده اند. همچنین در سراسر شهرستان سلماس و روستاهای حومه آن فضای امنیتی تشدید شده است.
شایان ذکر است که رضا اسماعیلی در تیرماه سال ۸۸ به جرم همکاری با حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) زندانی و از سوی دادگاه انقلاب خوی به اتهام محاربه، به اعدام محکوم شده بود.
قابل ذکر است، رضا اسماعیلی که مدتی طولانی را در بازداشتگاه‌های وزارت اطلاعات شهرستان سلماس سپری نموده بود، در زندان این شهرستان به سر ‌می برد.
شب گذشته حبیب الله گلپری پور دیگر زندانی سیاسی کرد محبوس در زندان مرکزی ارومیه بدون اطلاع خانواده و وکیلش اعدام شده بود.

جزئیاتی از نحوه اعدام حبیب‌الله گلپری پور.

 حبیب الله گلپری پور که دوستانش وی را هوال باهۆز (رفیق طوفان) صدا می‌کردند، در حالی که سرود "هوال" را می‌خواند به پای چوبه‌ی دار رفت.
یکی از زندانیان سیاسی زندان ارومیه به گزارشگر هرانا گفت: "حکم حبیب‌الله گلپری شب گذشته ساعت ۱۲ به اجرا در آمد. مسئولین با خونسردی تمام این حکم را اجرا کردند. قبلاً برای زندانیان متهم به مواد مخدر که قرار بود حکم اعدام اجرا شود، درهای بند قفل می‌شد و تلفن‌های زندانیان نیز قطع. هم‌چنین گارد ویژه نیز در تمام زندان مستقر می‌شد؛ ولی حبیب الله را بدون هیچ تدبیر امنیتی خاصی بردند. حتی تلفن‌ها را نیز قطع نکردند. تنها زندان‌بان‌ها و مسئولین از صبح تا غروب روز جمعه به ما دروغ گفتند که وی را تبعید کرده اند."
وی در ادامه گفت: "زندان‌بان‌ها (روز جمعه) یک‌بار هم به دنبال وسایل حبیب‌الله آمدند و باز به دروغ به ما گفتند قرار است که وی تبعید شود. ساعت ۸ شب تلفن‌ها و هواخوری زندان طبق روال معمول هر روز بسته شد. یکی از مامورین ساعت ۸ شب به ما اطلاع داد که حبیب‌الله همچ‌نان در قرنطینه‌ی زندان است. نماینده‌ی زندانیان سیاسی خواستند با وی ملاقات کنند که یکی از مسئولین قضایی گفت به ما دستور داده‌اند که ملاقات به او ندهیم. ساعت ۹ شب یکی دیگر از زندانیان سیاسی به نام علی احمد سلیمان را نگهبانی صدا می‌کنند و به سلول انفرادی در بند قرنطینه منتقل می‌کنند. علی احمد سلیمان تا ساعت ۱۱ و نیم شب موفق به صحبت با حبیب‌الله گلپری پور شد. حبیب‌الله به سلیمان گفت قرار بود حکمش دیروز صبح اجرا شود و نمی‌داند چرا به تاخیر افتاد. ساعت ۱۱ و نیم حبیب‌الله را از سلول انفرادی، به پای چوبه‌ی دار بردند و در حضور ماموران وزات اطلاعات و قوه‌ی قضاییه اعدام شد."
وی در ادامه خاطر نشان کرد: "دو تن از زندانیان محکوم به اعدام مواد مخدر نیز به همراه حبیب‌الله به انفرادی منتقل شده بودند که صبح امروز به داخل بند برگشتند. حبیب‌الله قبل از اعدام به زندانیانی که در سلول انفرادی بودند گفته بود: به هیچ وجه نگران نباشید. زمان زیادی منتظر این لحظه بودم. این زندانیان تعریف کردند که وی در مدت انفرادی سرود ای رفیقان را برایمان خواند."
ننگ بر حکومت جمهوری اسلامی ایران .سر نگون باد کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران.

fredag 25. oktober 2013

انتقال حبیب‌الله گلپری‌پور به محلی نامعلوم و احتمال اجرای حکم اعدام وی.

 با انتقال ناگهانی حبیب الله گلپری‌پور به محلی نامعلوم، نگرانی‌ها نسبت به اجرای حکم اعدام وی، تشدید شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ساعت ۷ صبح امروز جمعه، سوم آبان‌ماه، حبیب الله گلپری‌پور، زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه به محلی نامعلوم منتقل شده است.
اطلاع دقیقی از محلی که این زندانی محکوم به اعدام بدان‌جا منتقل شده، در دست نیست؛ اما با توجه به این‌که هم‌زمان با وی، ماموران امنیتی چندین زندانی عادی محبوس در زندان مرکزی ارومیه را، جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل کرده‌اند، بیم آن می‌رود که انتقال آقای گلپری‌پور نیز در همین راستا صورت گرفته باشد.
حبیب الله گلپری‌پور فرزند ناصر، اهل سنندج و متولد سال ۱۳۶۳، در تاریخ ۵ مهرماه ۱۳۸۸ در حین خروج از مهاباد به مقصد ارومیه، توسط نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه مهاباد دستگیر شد.
وی که از سوی دادگاه انقلاب محارب شناخته شده و محکوم به اعدام است و حکمش نیز مورد تائید قرار گرفته است، در طی این مدت در بازداشتگاه‌های شهرهای مهاباد، ارومیه، سنندج و سمنان محبوس و متحمل شکنجه‌های روحی و جسمی شدیدی بوده است.
گمانه‌زنی‌هایی مبنی بر این‌که این انتقال پاسخی به گزارش جدید آقای احمد شهید است، وجود دارد. این گمانه‌زنی از آن‌جایی‌ست که در سال ۸۷ و اندکی پس از آن‌که شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز گزارشی در مورد وضعیت اقلیت‌های مذهبی در ایران منتشر و در آن گزارش جمهوری اسلامی را محکوم کرده بود، مهدی قاسم زاده، فعال اهل حق محبوس در زندان مرکزی ارومیه، به دار آویخته شد.
سر نگون باد کلیت نظام جمهوری اسلامی که دست ار کشتار انسانها بر نمیدارد.

torsdag 24. oktober 2013

محرومیت چهار زندانی زندان دیزل‌آباد از تلفن و ملاقات.

بهمن سلیمی، اسماعیل عبدی، بلال احمدی و مصعب خذری چهار زندانی زندان دیزل‌آباد مدت ۳ ماه است که از ملاقات و تلفن محروم هستند.
بنا به اطلاع گزارشگران، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این چهار شهروند جوانرودی از اقلیت دینی اهل سنت بوده و از سه ماه پیش بازداشت و به زندان دیزل‌آباد کرمانشاه منتقل شده‌اند.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: "بهمن سلیمی، اسماعیل عبدی، بلال احمدی و مصعب خذری سه ماه پیش در پی توهین یک مقام قضایی با وی درگیر شده و سپس بازداشت می‌شوند. پرونده ایشان ابتدا به دادگاه عمومی جوانرود ارسال شده و سپس این دادگاه از خود رد صلاحیت کرده و پرونده را به وزارت اطلاعات کرمانشاه ارجاع می‌کند. وزارت اطلاعات نیز پس از بازجویی پرونده این چهارتن را به دادگاه انقلاب کرمانشاه ارسال کرد و ایشان با قرار بازداشت موقت وارد زندان دیزل‌آباد کرمانشاه شدند."
وی در ادامه گفت: "اکنون مدت ۳ ماه است که این ۴ شهروند اهل سنت در بند ۱۰ زندان دیزل‌آباد نگهداری می‌شوند و از تلفن و ملاقات با بستگانشان محروم هستند. بند ۱۰ زندان دیزل‌آباد به بند شپش‌ها و ایدزی‌ها معروف است و از لحاظ شرایط بد‌ترین شرایط بهداشتی و محیطی را در این زندان داراست."
وی همچنین گفت: "در بد‌ترین حالت نیز این پرونده باید در دادگاه عمومی رسیدگی می‌شد و نیازی به وزارت اطلاعات، دادگاه انقلاب، ممنوع التلفن و ممنوع الملاقات نبود."
وی در پایان خاطرنشان کرد: "فشار بر اهل سنت شهر جوانرود افزایش یافته و مسئولین برخورد دوگانه با شیعیان و اهل سنت از خود نشان می‌دهند."
سر نگون باد کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران.

fredag 18. oktober 2013

بیخبری از سرنوشت هفت زندانی عقیدتی اهل سنت.

از وضعیت ۷ تن از زندانیان عقیدتی- سیاسی اهل سنت که پیش‌تر در زندان رجایی شهر کرج نگهداری می‌شدند هیچ اطلاعی در دست نیست.
بنا به اطلاع گزارشگران، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ماموستا کاوه ویسی و مختار رحیمی که با محکومیت اعدام روبرو هستند، روز یک‌شنبه ۷ مهر ماه از سالن ۱۰ زندان رجایی شهر کرج به نقطه نامعلومی منتقل شدند و تا کنون خبری از وضعیت ایشان در دست نیست.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: "مسئولین اطلاعات ضد و نقیضی در مورد انتقال ایشان به بند ۲۰۹ اوین و یا اطلاعات سنندج به ما گفتند که هیچ کدام را نمی‌شود تایید کرد. ایشان تا کنون با خانواده خود تماسی نداشته و اجازه ملاقات به ایشان داده نشده است."
همچنین ۵ زندانی عقیدتی- سیاسی اهل سنت بنام‌های شهرام احمدی، کاوه‌ شریفى، آرش شریفى، طالب ملکى و بهروز شاه‌نظرى که همگی در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه‌ای به اعدام محکوم شده‌اند تا کنون موفق به تماس یا ملاقات با خانواده خود نشده‌اند و از وضعیت ایشان هیچ اطلاعی در دست نیست.
سر نگون باد کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران.

onsdag 16. oktober 2013

سر نگون باد کلیت نظام آخوندی جمهوری اسلامی ایران.


هموطن مسئولیت پذیر ، سکوت یعنی پذیرش جنایت روزمره آخوند، پاسدار و بازاری
رژیم سیاه اندیش جمهوری اسلامی با سرکوب و کشتار فرزندان و پدران شما کشور ثروتمند ایران را به تصاحب خود در آورده است. و از بحر در آمدهای ملی شما و نسلهای آینده برای خود و آقازاده ها یش بهشت روی زمین را در اقسا نقاط کشور و جهان بنا نموده است. و برای سرگوش گذاردن بر جنایات خویشتن، همواره وعده های پوچ و توخالی را بشما می دهد، که ای مردم اسلام پرور ایران اسلام پاداش خوبیهایتان را در آخرت خواهد داد و اگر روزی از روی ناچاری به وضعیت وخیم اقتصادی خودتان اعتراضی کنید : یا بدارتان می آویزند ویا اینکه از هرگونه امتیاز حداقل اجتماعی محرومتان می نمایند. و اگر بدارتان بیاویزند در پاسخ به خانواده تان می گویند: غضه نخورید همه چیز درست می شود و یا خدا خواسته که این بلا بسر شما بیاید... و در انتها بدون هیچ دغدغه ای به غارت و چپاولگری ثروت شما و نسل های آینده ادامه می دهند. 
هموطن مسئولیت پذیر و آگاه با آه ، ناله فحش و ناسزاگویی دعا و نفرین نمی توان این جنایتکاران را که مانند کنه به قدرت و ثروت بباد آورده شما ، چسبیده اند ، از موضع خود به عقب راند. اگر می خواهید تغییر و تحولی در موقعیت وخیم اقتصادی تان بوجود بیاورید باید ابتدا از هرچیز به خویشتن اتکا کنید، خدا ، پیامبر، اسلام، رهبر ، آیت الله و ... را که بطور ممتد آخوندها بشما بعنوان مقدسات روی زمین می فروشند، وسیله ای برای توجیه جنایات و ادامه حیات آنها بوده و خواهد بود. 
کلید برون رفت شما از این بحران، مشارکت سازمان یافته اجتماعی ست .
مشارکت می تواند راه را برای تغییر و تحول هموار سازد. بدون تردید با فراگیری و آموزش فرهنگ همزیستی و جمعگرایی و قهر سازمانیافته می توان مثلث آخوند، بازاری و پاسدار را به زباله تاریخ افکند.!!! 

mandag 14. oktober 2013

آیامحمد جواد ظریف «حقیقتا» مجید توکلی را نمی‌شناسد؟


وقتی آقای محمد جواد ظریف درپاسخ به یک پرسش درباره مجید توکلی می‌گوید وی را نمی‌شناسد، زنگ خطر به صدا درمی‌آید!

یک - خوشبختانه برخلاف نقل قول کیهان که جنجال زیادی درتایید یا تکذیب آن به پا شد این یک مورد بخصوص تکذیب نشد یعنی حقیقتا آقای ظریف گفته است مجید توکلی را نمی‌شناسد. بنابراین جایی برای ماله کشیدن و ماست مالی از طرف اصلاح‌طلبان و «ظریف پرستان» و لایک-زن‌های حرفه‌ای ایشان درفیس بوک وجود ندارد.
دو- مجید توکلی کیست؟ مجید توکلی یکی ازشناخته شده‌ترین دانشجویان زندانی سیاسی درایران است. ممکن است جزو مردم عادی باشید و از شما بپرسند مجید توکلی را می‌شناسی وبگویی نه! هیچ مشکلی نیست ولی وقتی درمقام محمد جواد ظریف از سیاست‌مداران جمهوری اسلامی قرار می‌گیری پاسخ نه به این سوال مسائل رابه کلی متفاوت می‌کند. به یاد بیاورید که پس از دستگیری مجید توکلی که به ادعای رژیم با لباس زنانه دستگیر شد کمپین عظیمی درحمایت از وی به نام «ما همه مجید هستیم» برگزار شد و تعداد بسیار زیادی روزنامه‌نگار و اندیشمند با روسری زنانه از خودشان عکس گرفتند و آن را منتشر کردند.
سه - دو احتمال مطرح می‌شود یا ظریف «حقیقتا» مجید توکلی را نمی‌شناسد یا می‌شناسد. اگر واقعا نمی‌شناسد باید گفت چطورچنین کسی که از روند دستگیری زندانیان سیاسی درجریان جنبش سبز و پس از آن ناآگاه است آنهم یکی از مشهورترین زندانیان سیاسی می‌تواند زمام سیاست خارجی ایران را به دست گیرد؟
آیا صرف داشتن هزاران لایک درفیس‌بوک که به آسانی می‌توان آنها را خریداری نمود معیار شایستگی است؟ اگر اطلاعات آقای ظریف از ایران امروز این قدر پایین است حقیقتا این شخص به درد چنین پستی نمی‌خورد. یعنی در دنیای امروز آقای ظریف که یک فیس‌بوک باز حرفه‌ای هم هست حتی یکبار هم به هیچ خبری درباره مجید توکلی و حتی اینکه این شخص واقعا کیست بر نخورده است؟‌
احتمال دوم این است که آقای ظریف مجید توکلی را می‌شناسد ولی دروغ گفته است. چون احتمالا درصورت پاسخ مثبت سوالاتی از ایشان مطرح می‌شده که وی قادر به پاسخگو بودن نبوده ولابد یک بار دیگر باید به بیمارستان می‌رفته است. پس بنابر این اگر حدس دوم درست باشد ظریف یک دروغگو است. 
نتیجه - به نظر نگارنده حدس دوم به واقعیت نزدیک‌تر است و آقای ظریف واقعیت واقعی را نگفته است. من بسیار تردید دارم که آقای ظریف مجید توکلی را نشناسد. حمل بر بی‌ادبی نشود، ولی به نظر من وی دروغ می‌گوید. یک سیاست‌مدار دروغ‌گو به‌راحتی و بدون اینکه خودش متوجه باشد به بیراهه می‌رود و با کاهش محبوبیت خود درمیان طرفداران از صحنه ناپدید خواهد شد.
ای کاش آقای ظریف این مطلب را می‌خواند و پاسخ می‌داد آیا « حقیقتا» مجید توکلی را نمی‌شناسد؟
سر نگون باد کلیت نظام جمهوری اسلامی که وزیر امور خارج اش ظریف کثیف تر ازاحمدی نژاد باشد.

søndag 13. oktober 2013

محکومیت یک زندانی سیاسی کرد به اعدام.

 شعبه ۱۶ دادگاه عمومی ارومیه یک زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه را به اتهام قتل به اعدام محکوم کرد.
بنا به اطلاع گزارشگران ، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صابر مخلد ماوانه شهروند اهل ارومیه که در تابستان سال ۹۱ به اتهام ارتباط با کومله بازداشت و به چهار سال حبس تعزیری محکوم شده بود از سوی شعبه ۱۶ دادگاه عمومی ارومیه به اتهام قتل محاکمه و به اعدام محکوم شده است.
این زندانی سیاسی هم اکنون در بند ۳ زندان مرکزی ارومیه تحمل حبس می‌کند.

اعدام ۵ زندانی به اتهام اقدامات تروریستی.

 ۵ متهم به اقدامات تروریستی که از پرسنل سپاه پاسداران محسوب می‌شدند در زندان مرکزی سنندج اعدام شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز پنج‌شنبه ۱۸ مهر ماه ۵ متهم به اقدامات تروریستی در زندان مرکزی سنندج اعدام شدند.
این ۵ نفر هیوا تاب، حمید خوشنواز، کمال هاشمی، مسلم رشیدی و هیوا (معروف به چاله اهل مریوان) نام داشته و پیش‌تر از اعضای رده بالای سپاه پاسداران محسوب می‌شدند و به اتهام اقدامات تروریستی و ترور روحانیون اهل سنت اعدام شدند.
اجساد این افراد روز جمعه (١٩ مهر) در گورستان «دارسیران» مریوان دفن شده است.

lørdag 12. oktober 2013

ضرب و شتم خانواده‌ی سلیمان قنبری توسط نیروهای امنیتی.

 نیروهای امنیتی و لباس شخصی با هجوم به منزل سلیمان قنبری، از شهروندان ساکن شهرستان مهاباد، ضمن تفتیش و بازرسی این محل اقدام به ضرب و شتم خانواده‌ی نامبرده نمودند.
بنا به اطلاع گزارشگران، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی هفته‌ی گذشته نیروهای امنیتی و لباس شخصی وزارت اطلاعات شهرستان مهاباد با ایجاد فضای رعب و وحشت و با هجوم به منزل سلیمان قنبری، شهروند کرد، در منطقه‌ی بهارستان مهاباد، محل مورد اشاره را مورد بازرسی و تفتیش و خانواده‌ی وی را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
هم‌چنین لازم به ذکر است، حسین قنبری، ٢٠ ساله، فرزند سلیمان نیز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.

گفتنی ست که این اقدام نیروهای امنیتی و لباس شخصی به شکلی زننده و با هدف ایجاد ترس و وحشت، بدون ارائه‌ی حکم قانونی و قضایی صورت گرفته است.

در ضمن، اتهام مطرح شده از سوی نیروهای امنیتی و لباس شخصی نسبت به خانواده‌ی این شهروند از سوی مقامات امنیتی ایران، "همکاری با یکی از احزاب کرد مخالف دولت" مطرح شده است.

کمپین حمایت از زندانیان سیاسی در ایران هر هفته نروژ اسلو جلوی ساختمان نوبل.