onsdag 31. juli 2013

اظهارات تکان دهنده میترا پورشجری از وضعیت جسمانی و شرایط نگهداری پدرش در زندان


فعالان در تبعید: بیش از دو سال و نیم از بازداشت بدون مرخصی نویسنده وبلاگ ” گزارش به خاک ایران” می گذرد و نگرانی ها از وضعیت جسمانی وی ؛ و بی تفاوتی از سوی مسوولان همچنان ادامه دارد.

1mitraاین درحالیست که حتی پزشکان ندامتگاه کرج ادامه روند عدم درمان  این زندانی عقیذتی از راه عمل جراحی قلب باز را خطرناک  دانسته ، هر لحظه احتمال ایست قلبی و مرگ حتمی، وی را محتمل دانسته اند.
این وبلاگ نویس ٥٢ ساله که از سال ٢٠٠٤  بلاگ نویسی را آغاز کرده است مدت ها تحت شکنجه های شدید جسمی و روحی قرار داشته که این شکنجه ها اثرات نامطلوبی بر روی سلامتی وی  گذاشته است.
میترا پورشجری دختر این زندانی سیاسی در این باره به خبرنگار “سودویند“، می گوید: پدرم یازده ماه پیش علیرغم  بیماری هایی همچون سنگ کلیه ، ورم پروستات ، دیسک کمر ، مشکلی بینایی و سرگیجه ؛ به یکباره ایست قلبی کردند و به گفته پزشکان نیاز مبرمی به عمل قلب باز دارند.
میترا پورشجری درباره درخواست از مسئولین زندان برای درمان پدرش افزود: “بارها برای گرفتن مرخصی استعلاجی اقدام کردیم ولی متاسفانه جوابی نگرفتیم و حتی زمانی که از طرف پزشکان تایید شد که ایشان باید به بیمارستان منتقل شوند و عدم تحمل کیفرخواست شامل حالشان می شود ، ولی باز هم اعتنایی نکردند و پدرم هم چنان در همان وضعیت به سر می برد.”
دختر این زندانی سیاسی در ادامه نسبت به دلیل سخت گیری های مسئولین زندان نسبت به پرونده پزشکی پدرش اظهار بی اطلاعی کرده و نسبت به سلامت جانی پدرش به دلیل فشار ها و مشکلات جسمی ابراز نگرانی کرد.
محمد رضا پور شجری (سیامک مهر) از آغاز دستگیری دچار دو حمله قلبی در زندان شده است. دکتر قلی‌زاده، رئیس اداره بهداری ندامتگاه کرج، در هفت آبان ماه سال ۱۳۹۱، در نامه‌ای به مقامات قضائی نوشته است که محمد رضا پورشجری مشکل قلبی دارد که درمان آن برای این مرکز هزینه زیادی بهمراه دارد، لذا مستدعی است در خصوص اعطای مرخصی درمانی، اقدام مقتضی به عمل آید.
دختر این زندانی سیاسی در ادامه  نسبت به شرایط ندامتگاه مرکزی کرج که پدرش در آنجا به سر  می برد افزود: “زندان ندامتگاه كرج بند سياسي ندارد و پدرم در ان زمان تنها زنداني سياسي بود كه به انجا تبعيد شد.پدرم در ميان زندانيان خطرناك و شرور بسر ميبرد و تاجايي كه دوبار مورد حمله انها قرار گرفته و بطور نمونه شبها در ميان دو نفر كه يكي مادر خود را به قتل رسانده و ديگري بچه خواهر خود را تكه تكه كرده ميخوابد.در اين زندان بيشتر زندانيان مواد مخدر مصرف ميكنند و تعادل روحي ندارند و پدرم امنيت جاني ندارد و جدا از اين ،مشكلات شديد بهداشتي بيداد ميكند.در اين سالن اب گرم تنها ٤٨ ساعت در هفته وجود دارد و بايد ساعتها در صف حمام باشند.لوله هاي فاضلاب تركيده و تمام راهروها را فرا گرفته،اين زندان در مقابل تخت و وسايل شوينده ماهانه ٧٥ و ٣٠ هزار تومان دريافت ميكند و بدليل وضعيت بد اقتصادي خانواده هاي بيشتر اين زندانيان،انها توان پرداخت اين پول را ندارند و اوضاع داخل زندان چه از نظر رواني و بهداشتي هرروز بدتر ميشود تا جايي كه عده اي بايد در راهروها و درميان فاضلاب بخوابند و تمام تعمير و فراهم كردن وسايل گرمايش و سرمايش به عهده خود زندانيان است و به تازگي به بهانه پيدا كردن گوشي موبايل به درون اتاقها وحشيانه حمله ميكنند و تمام مواد غذايي و وسايل انها را زير پا له ميكنند.”
میترا پور شجری درباره علت انتقال پدرش از زندان رجایی شهر به ندامتگاه مرکزی کرج توضیح داد: این پرسش ماست ولی هيچ وقت ، هیچ نهادي پاسخي واضح براي اين پرسش،نداشتند. ولي خودشان فكر ميكنند شايد به دليل فعاليتهايي بوده كه با بقيه دوستان در زندان رجايي شهر داشتند و آنها خواستند با اين كار پدرم را دور كنند و اين اتفاق زماني افتاد كه ميخواستند اورا براي سونوگرافي به بيمارستان خارج زندان منتقل كنند ولي متاسفانه بعد از بيرون رفتن از زندان او را به زندان ندامتگاه بردند.
او با بیان این که بسیاری از مشکلات جسمی پدرش مربوط به شکنجه های دوران بازجویی است ، اضافه کرد: در ٨ ماه انفرادي كه ايشان تحت شكنجه هاي روحي وجسمي بودند صدمات خيلي زيادي بهشان وارد شد، از جمله حمله هاي قلبي كه منجر به گرفتگي عروق ايشان شده و نياز به عمل قلب باز دارند. پيشتر دچار سرگيجه هايي ميشدند كه ناشي از فشارهاي شكنجه بوده و كمر دردهاي شديد كه همه اينها زاده زندان و شكنجه هاي درون ان بوده است.
محمد رضا پورشجری، نویسنده وبلاگی با عنوان گزارش به خاک ایران است که در ۲۱ شهریور ماه ۱۳۸۹ در منزلش بازداشت و پس از هفت ماه شکنجه در دادگاه غیر علنی به ریاست قاضی غلام سرابی به اتهامات اقدام علیه امنیت ملی و توهین به آیت الله خامنه ای و توهین به مقدسات به سه سال حبس محکوم شده بود.
سر نگون باد کلیت نظام جمهوری اسلامی.

احتمال فلج شدن مطهره بهرامی زندانی محبوس در زندان اوین.

"مطهره بهرامی حقیقی" زندانی سیاسی بند زنان زندان اوین بدلیل عدم رسیدگی پزشکی با احتمال فلج شدن روبروست.
بنا به اطلاع گزارشگران، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، وضعیت جسمی "مطهره بهرامی حقیقی" زندانی سیاسی ۶۲ ساله محبوس در بند زنان زندان اوین وخیم گزارش شده است و احتمال فلج شدن ایشان وجود دارد.
این زندانی سیاسی در زمان دستگیری مبتلا به بیماری آرتریت رماتیید در ستون فقرات و گردن، بیماری تیرویید و آب مروارید چشم بوده که پس از ورود به زندان مدارک مربوط به این بیماری‌ها و اعمال جراحی صورت گرفته پیش از ورود به زندان را تحویل بهداری زندان اوین دادند ولی علیرغم مدارک پزشکی و تایید پزشکی قانونی و تشخیص متخصص مغز و اعصاب بیمارستان شهدا و روماتولوژ بیمارستان طالقانی تهران مبنی بر نیاز مبرم به عمل جراحی و به تبع آن مرخصی درمانی تا کنون هیچ اقدامی صورت نگرفته و بهداری زندان اوین فقط اقدام به تجویز کورتن و مسکن‌های نموده است. این وضعیت حاد به گونه‌ای است که حتی راه رفتن عادی و طی کردن مسافت‌های کوتاه برای ایشان مشکل می‌باشد.
مطهره بهرامی به همراه همسر ۷۱ ساله‌اش محسن دانشپورمقدم و پسر خود احمد دانشپورمقدم و دو تن از نزدیکان وی به نام ریحانه حاج ابراهیم دباغ و هادی قائمی روز ۶ دی ماه سال ۸۸ (عاشورا) در منزلشان بازداشت شدند و در یک پروسه قضایی مغشوش و پنهانی محسن و احمد به اعدام و مطهره بهرامی حقیقی به ۱۰ سال زندان همراه با تبعید به زندان رجایی‌شهر کرج، ریحانه حاج ابراهیم دباغ به ۱۵ سال زندان با تبعید به زندان رجایی شهرکرج و هادی قائمی به ۱۵ سال زندان با تبعید به زندان گنبدکاووس محکوم شدند.
اتهام انتصابی این افراد برای صدور این احکام سنگین، ارتباط با سازمان مجاهدین عنوان شده است.
گفتنی است، ۱۸ روز پس از بازداشت این خانواده روزنامه کیهان به نقل از مقامات دادستانی اعلام کردند که افراد بازداشت شده محکوم به اعدام گردیده که همین موضوع منجر به واکنش مهندس میرحسین موسوی در آن زمان گردید.

محکومیت یک نوکیش مسیحی به ۱۰ سال حبس تعزیری.

"مصطفی (محمدهادی) بردبار" شهروند نو کیش مسیحی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، "مصطفی بردبار" از شهروندان نوکیش مسیحی ساکن رشت طی حکمی که به وکیل وی "شیما قوشه" ابلاغ شده به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.
این حکم که طی روز جاری ۹ مرداد ماه به وکیل وی ابلاغ شده است، از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی "پیرعباسی" به اتهام "تبانی و اجتماع و شرکت در جلسات کلیسای خانگی" صادر شده است.
وی که متولد سال ۱۳۶۵ خورشیدی است، پس از یورش ماموران امنیتی لباس شخصی به محل گردهمایی جمعی از نوکیشان مسیحی در تاریخ پنجشنبه ۷ دی ماه ۱۳۹۱ که بمناسبت فرا رسیدن کریسمس و سال نو میلادی دورهم گرد آمده بودند، بازداشت شد.
"مصطفی بردبار" پیش از این نیز در سال ۱۳۸۸ در شهرستان رشت به اتهام گرویدن به مسیحیت و حضور در کلیسای خانگی توسط ماموران امنیتی بازداشت شد. وی همچنین از سوی بازپرسی شعبه یک محکوم به "ارتداد" و پس از طی مراحل دادگاهی به قید وثیقه آزاد و این محکومیت نیز به عنوان سابقه کیفری در پرونده ایشان درج شده است.
سر نگون باد نظام کثیف و فاشیستی جمهوری اسلامی ایران.

tirsdag 30. juli 2013

بیست و پنجمین سالگرد صدور حکم قتل عام زندانیان سیاسی

 سال پیش در هفتم مرداد ۱۳۶۷، آیت الله خمینی با صدور حکم زیر دستور قتل عام هزاران تن از زندانیان مخالف را صادر کرد. پیرو این حکم هیات های مرگ در تهران و شهرستان ها تشکیل شد و طی مرداد و شهریور ۱۳۶۷ لا اقل ۴۰۰۰ تن از زندانیان سیاسی مخالف حکومت که بیشتر آنها عضو مجاهدین یا گروههای چپ بودند را مخفیانه اعدام کردند:
«...کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رای اکثریت آقایان حجت‌الاسلام نیری دامت افاضاته (قاضی شرع) و جناب آقای اشراقی (دادستان تهران) و نماینده‌ای از وزارت اطلاعات می‌باشد، اگر چه احتیاط در اجماع است، و همین طور در زندانهای مراکز استان کشور رای اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب و یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازم الاتباع می‌باشد، رحم بر محاربین ساده‌اندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام‌اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی الکفار باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا می‌باشد. والسلام»
تحقیق بنیاد برومند درباه کشتار زندانیان سیاسی ایران در سال ۶۷ که توسط جفری رابرتسون،‌ حقوقدان معتبر انگلیسی انجام گرفته است را از لینک زیر بخوانید:


انتقاد یک فعال دانشجویی در حضور رهبر جمهوری اسلامی

 روز یکشنبه، شش مردادماه در جریان جلسه دیدار بیش از هزار دانشجو با آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، مصطفی دینی، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، ضمن یادآور شدن فضای امنیتی حاکم بر دانشگاه‌ها، نسبت به عدم مجازات و معرفی «عاملان اصلی» تهاجم به کوی دانشگاه تهران در سال‌های ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ انتقاد کرد.
بنا به گزارش رادیو زمانه، این فعال دانشجویی در سخنان خود در حضور رهبر جمهوری اسلامی گفت «علی‌رغم اعلام صدور احکام قضایی و رسیدگی به این دو پرونده، یک سئوال همچنان در ذهن دانشجویان باقی مانده، و آن این‌که چرا هنوز عاملان اصلی تعدی به حریم دانشجویان و جوانان که با ظلم آشکار، حرمت لباس خدمت به نظام را هتک کردند به مردم معرفی نگردیده‌اند؟»
در جریان اعتراضات پس از انتخابات سال ۸۸، نیروی انتظامی و نیرو‌های لباس شخصی روز ۲۵ خردادماه با حمله به کوی دانشگاه تهران پنج نفر را به قتل رساندند و ضمن ضرب‌وشتم دانشجویان، ده‌ها تن از آنان را بازداشت و در ساختمان وزارت کشور مورد شکنجه قرار دادند.
۱۰ سال پیش از آن نیز در جریان اعتراض دانشجویان به بسته شدن روزنامه سلام، در ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ نیروی انتظامی و نیروهای لباس شخصی با حمله به کوی دانشگاه تهران آن‌طور که مجموعه فعالان حقوق بشر گزارش داده است، هفت نفر را به قتل رساندند.
این فعال دانشجویی، خطاب به رهبر جمهوری اسلامی ایران، ضمن اشاره به این‌که «ما از تأکیدات جنابعالی بر پی‌گیری حادثه کوی دانشگاه آگاهیم»، گفت: «حتما شما هم می‌دانید که تنها نتیجه این پرونده محکومیت شماری از دانشجویان بوده است. اگر ما همواره بر پی‌گیری این حادثه تأکید کرده‌ایم و می‌کنیم نه از سر کینه‌توزی و انتقام‌جویی، بلکه از این روست که راه بر تکرار چنین فجایعی بسته شود و آسیب‌های وارد آمده به دانشجویان جبران گردد.»
او در ادامه سخنان خود با اشاره به محرومیت از تدریس استادان دانشگاه و محرومیت از تحصیل دانشجویان منتقد گفت: «معیار‌های سیاسی و غیرعلمی بر روند جذب اساتید و پذیرش دانشجویان حاکم شد و فی‌الجمله: آن‌چه پیش از آن استثنا بود مبدل به قاعده شد.»
دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، با اشاره به «اسلامی شدن دانشگاه» گفت این موضوع «راه حلی جز ایجاد فضای آزاد نقد و بررسی و کرسی‌های آزاداندیشی و نظریه‌پردازی ندارد.»
او یاد آور شد که «چنان‌چه «اسلامی کردن دانشگاه» به‌مثابه پروژه‌ای فرمایشی مراد باشد، باید راه را در دست بردن به ترکیب اساتید و دانشجویان و جرح و تعدیل سلیقه‌ای مواد درسی و سهمیه‌بندی و تفکیک جنسیتی جست‌وجو کرد. راهی که ره به ناکجا می‌برد.»
سخنان این فعال دانشجویی در حالی بیان می‌شود که مهرماه سال ۸۸، آیت‌الله علی خامنه‌ای در حضور جمعی از استادان، اعضای هیئت‌های علمی و رؤسای دانشگاه‌ها بسیاری از علوم انسانی را مبتنی برمادی‌گری و بی‌اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی دانسته بود و آموزش این علوم را موجب بی‌اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی و همچنین ترویج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و اعتقادی تلقی‌کرد. پس از آن بود که فشار‌ها بر فضای دانشگاه‌ها افزوده شد ۴۰۰ سرفصل رشته‌های دانشگاهی بازنگری شد و ده‌ها استاد دانشگاه با بازنشستگی اجباری روبه‌رو شدند. بنا بر گزارش منابع حقوق بشری تنها در سال ۸۸، ۵۹۶ دانشجو بازداشت و یا با احکام قضایی روبه‌رو شدند؛ امری که بی‌شباهت به انقلاب فرهنگی سال ۵۹ نبود.
مصطفی دینی در ادامه با اشاره به سیاست‌های تبعیض جنسیتی در دانشگاه‌ها گفت: «آمار کم یا زیاد دانشجویان دختر نه افتخارانگیز است و نه تهدیدآمیز. بلکه نگاه به دانشجو باید نه بر اساس جنسیت، که بر مبنای دانش، بینش و مهارت او باشد.»
این فعال دانشجویی ابراز امیدواری کرد که «مسئولان به‌دنبال آن نباشند که با تداوم سهمیه‌بندی جنسیتی و بومی به جای حل مسائل، صورت مسئله را پاک کنند.»
او افزود: «این تصمیمات ناعادلانه و غیرکار‌شناسانه باعث صدمه دیدن وجهه علمی کشور و پیامدهای ناگوار اجتماعی خواهد شد.»
دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، یادآور شد که «نادیده گرفتن حقوق نیمی از افراد جامعه و تصمیم‌گیری‌های خودسرانه در مورد آینده جوانان کشور ظلمی بیّن به دخترانی است که قصد ورود به دانشگاه را دارند.»
گفتنی است بر مبنای گزارش کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت در آذرماه سال گذشته، نزدیک به ۶٠٠ کد رشته در بیش از ۶٠ دانشگاه در دفترچه کنکور سال ١٣٩١ با تفکیک جنسیتی مواجه بوده است.
این گزارش همچنین افزوده بود که از اردیبهشت ١٣٨٩ تا خرداد ١٣٩١ بیش از ٢٢٠ خبر در زمینه تفکیک و تبعیض جنسیتی، بازداشت دختران دانشجو، احضار آنان به کمیته‌های انضباطی، محرومیت از تحصیل، اخراج یا محرومیت از خوابگاه و امکانات رفاهی در رسانه‌ها منتشر شده و در ١۶۶مورد از این اخبار حتی نام این دانشجویان دختر مشخص شده است.
ننگ بر رهبر جمهوری اسلامی علی خامنه ای باد.

søndag 28. juli 2013

درخواست پدر حسین رونقی از مسئولان برای مرخصی درمانی فرزندش.

سیداحمد رونقی‌ملکی، پدرِ حسین رونقی ملکی، وبلاگ نویس و زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین طی نامه‌ای به سید علی خامنه ای، رهبر ایران تقاضای مرخصی استعلاجی فوری فرزند بیمارش را مطرح کرد.
متن کامل این نامه که یک نسخه از آن در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته را در زیر می‌خوانید:
پیام پدر حسین رونقی ملکی...
اینجانب سید احمد رونقی ملکی از رهبر انقلاب، رئیس قوۀ قضائیه، فرماندۀ کل سپاه، کلیه مسئولین قضائی، دادستان تهران، کار‌شناس پروندۀ سید حسین رونقی ملکی و همۀ دست اندرکاران جمهوری اسلامی خواستارم توجه کنند که اگر به فوریت به وضع فرزند من توجه نشود، جان وی در زندان به خطر خواهد افتاد.
ضمنا ایشان در زندان تحت فشار و آزار و اذیت قرار دارد. به این لحاظ در آینده مسئول کسانی هستند که قانون الهی و قانون جمهوری اسلامی ایران را زیر پا گذاشتند و باید جوابگو باشند. امیدوارم به احترام ماه مبارک رمضان هرچه سریع‌تر فرزند اینجانب را به مرخصی درمانی اعزام نمایند. در پایان از همۀ کسانی که برای نجات جان فرزندم کمک کنند، تشکر می‌کنم.
۶ مرداد ۱۳۹۲
سر نگون باد رهبر جمهوری اسلامی علی خامنه ای.

یک متهم به قاچاق مواد مخدر در میاندوآب اعدام شد.

 سحرگاه امروز یک متهم قاچاق مواد مخدر در زندان مرکزی میاندوآب از طریق حلق آویز اعدام شد.
بنا به گزارش واحد مرکزی خبر، رئیس دادگستری شهرستان میاندوآب مدعی شد: "این فرد چهار سال پیش موقع حمل حدود یک کیلوگرم هرویین به دام ماموران انتظامی افتاده بود."
دانشمند همچنین افزود: "دادگاه ویژه مبارزه با مواد مخدر میاندوآب حکم اعدام برای وی صادر کرده بود که پس از طی مراحل قانونی و قطعیت حکم از سوی دیوان عالی کشور وی امروز در محوطه زندان میاندوآب اعدام شد."
نابود باد اعدام.

ممانعت مسئولان قضایی وامنیتی از انتقال محمد ابراهیمی به بیمارستان.

سید محمد ابراهیمی زندانی دربند واز حامیان مادران پارک لاله که در حال حاضر از ناراحتی درد کلیه وتنگی نفس رنج می‌برد و طبق نظر پزشکان برای درمان باید هر چه سریع‌تر به بیمارستان خارج از زندان اوین منتقل شود.
بنا به گزارش تارنمای جرس، وی در اثر ضرب وشتم بازجویان در بند ۲۰۹ در حال حاضر در وضعیت اورژانسی است. بنا به گفته یکی از نزدیکان آقای ابراهیمی وی در تاریخ بیست تیر ماه گذشته وقت دکتر داشته اما مقامات از انتقال وی به بیمارستان خوداری کردند.
وی چند روز پیش نیز در بهداری اوین تحت نظر پزشکان این مرکز بود که دیروز به بند ۳۵۰ برگردانده شد مسئولان از انتقال وی به بیمارستان خارج از زندان اوین ممانعت می‌کنند.
زندانی دربند محمد ابراهیمی در تاریخ ۲۲ اذر ۸۹ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است که در حال حاضر دوران محکومیت خود را سپری می‌کند.

onsdag 24. juli 2013

وضعیت نگران کننده حسین رونقی و بی‌توجهی مسئولین.

 با وجود وخامت وضع جسمی حسین رونقی ملکی و قطع داروهای وی بدلیل خونریزی معده، مسئولین در اعزام وی به مراکز درمانی تعلل می‌کنند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این وبلاگ نویس و زندانی سیاسی که به مشکلات حاد کلیوی مبتلاست، بدلیل خونریزی معده دیگر نمیتواند داروهای کلیوی خود را مصرف کند و نظر پزشکان زندان بستری شدن وی در بیمارستانی مجهز در خارج از زندان است.
حسین رونقی ملکی از خونریزی و درد شدید کلیه، سوزش ادرار، التهاب پروستات و مثانه و خونریزی معده رنج میبرد و در بهداری زندان امکان مداوای وی وجود ندارد. با این وجود با کارشکنی مسئولین وی از اعزام به مرخصی و یا انتقال به بیمارستانی مجهز خارج از زندان محروم بوده است.
حسین رونقی ملکی از مسئولان کمیته ایران پراکسی که بنا به رای دادگاه انقلاب، به تحمل ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است، از آذرماه سال ۱۳۸۸ تاکنون در زندان به سر می‌برد.
سر نگون باد کلیت نظام جمهوری اسلامی.

tirsdag 23. juli 2013

ابلاغ مجدد حکم اعدام احمد نصیری در زندان رجایی شهر کرج.

حکم اعدام احمد نصیری، زندانی اهل سنت زندان رجایی شهر کرج، مجددا به وی ابلاغ شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز گذشته دوشنبه ۳۱ تیر ماه حکم اعدام احمد نصیری در زندان رجایی شهر کرج به وی ابلاغ شد.
این زندانی سیاسی سالن ۱۰ زندان رجایی شهر به حکم اعتراض کرده و قانونن باید پرونده وی جهت بررسی مجدد به دیوان عالی کشور ارسال گردد.
این حکم حدود ۶ ماه پیش نیز به وی ابلاغ شده بود و این زندانی اهل سنت به حکم وارده اعتراض کرده بود.
اتهاماتی که وی بخاطر آن به مرگ محکوم شده است، "اقدام علیه امنیت ملی، محاربه و عضویت در گروهک سلفی" عنوان شده است.
یکی از نزدیکان وی به گزارشگر هرانا گفت: "این اتهامات در حالی به احمد نصیری ابلاغ شده که وی شافعی مذهب بوده و هنگام بازداشت نیز هیچ‌گونه سلاحی از وی کشف نشده است و هیچ گونه اعتراف صریحی مبنی بر عضویت وی در گروه‌های سلفی وجود ندارد."
سر نگون باد کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران.

انتقال ۵ زندانی سیاسی زندان تبریز به اوین.

 محمود فضلی، آیت مهرعلی بیگلو، لطیف حسنی، بهبود قلی‌زاده و شهرام رادمهر که از ۲۲ تیر ماه در زندان مرکزی تبریز دست به اعتصاب غذا زده بودند به زندان اوین منتقل شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این زندانیان که از ۲۲ تیر ماه در اعتصاب غذا بسر می‌برند، بنا به دستور دادستان کل کشور در هشتمین روز از اعتصاب به زندان اوین تبعید شدند.
یکی از نزدیکان این زندانیان سیاسی به گزارشگر هرانا گفت: "این فعالین سیاسی یه زندان اوین منتقل شده‌اند و امروز با وکلای خود جعفر افشار نیا و ائلدار قلی‌زاده ملاقات کرده‌اند. و در حال حاضر هم در اعتصاب غذا هستند."
وی همچنین تصریح کرد: "بنا به گزارشات ارسالی از وکلا به خانواده‌های این زندانیان سیاسی وضعیت جسمی آنان مناسب توصیف شده است و در حال حاضر هم در اعتصاب غذا هستند."
محمود فضلی، آیت مهرعلی بیگلو، لطیف حسنی، بهبود قلی‌زاده و شهرام رادمهر در اعتراض به حکم ۹ سال حبس از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب تبریز و تأیید آن در دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی به اتهام تشکیل گروه غیر قانونی و تبلیغ علیه نظام دست به اعتصاب غذای نامحدود زدند.
سر نگون باد رژِیم فاشیستی جمهوری اسلامی.

mandag 22. juli 2013

مریم نقاش و ژینوس رحیمیان جهت اجرای محکومیت خود به زندان رفتند

 مریم نقاش و ژینوس ریحیمیان از فعالین زن اقلیت‌های مذهبی در پی احضار دادستان جهت اجرای محکومیت خود به زندان اوین مراجعه کرده و بازداشت شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی هفته جاری دوتن از فعالین زن اقلیت‌های مذهبی طی احضار دادستانی و مراجعه به زندان اوین، بازداشت و به بند زنان این زندان منتقل شدند.
مریم نقاش که به اتهام "تبلیغ مسیحیت" به ۵ سال زندان محکوم شده است، روز دوشنبه ۲۴ تیر ماه وارد بند زنان زندان اوین شد.
ژینوس رحیمیان شهروند بهایی دیگر زندانی تازه وارد به بند زنان، پیش‌تر از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه به سه سال حبس تعزیری محکوم شده بود. این حکم در دادگاه تجدید نظر به یک سال حبس تعزیری کاهش یافت.

ممانعت مسئولین از اعزام رسول بداقی به مراکز درمانی

 رسول بداقی معلم در بندِ زندان رجایی شهر کرج، با وجود وخامت وضع جسمی با کارشکنی مسئولین برای اعزام به مراکز درمانی و بستری شدن روبروست.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، رسول بداقی زندانی سیاسی، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران، طی هفته گذشته شنبه ۲۲ تیر ماه به بیمارستان "سینا" منتقل شد.
وی با تشخیص "دکتر قینی" پزشک متخصص (جراح مغز و اعصاب) باید سریعا بستری می‌گردید. با این وجود رسول بداقی‌‌ همان روز به زندان رجایی شهر کرج عودت می‌شود و تا به امروز نیز از اعزام به بیمارستان و درمان مناسب محروم بوده است.
یکی از نزدیکان وی در این باره به گزارشگر هرانا گفت: "هفتهٔ پیش روز شنبه ۲۲ تیر ماه، پیرو نامه‌ای که از پزشک جراح مغز و اعصاب -دکتر قینی-، بیمارستان سینا به زندان رجایی شهر برده بودیم رسول را تحت مراقبتهای شدید امنیتی به بیمارستان آوردند."
وی همچنین ادامه داد: "در درمانگاه تخصصی نورولوژی دکتر قینی تشخیص داد که رسول باید سریعا بستری شود اما نیروهای امنیتی گفتند که فقط او را برای ویزیت آورده‌اند و در این مورد گروه اعزام زندان رجایی شهر پس از مکاتبه با شهیدمقدسی اوین دستور اعزامش را می‌گیرد.‌‌ همان روز پس از گرفتن چند آزمایش او را دوباره به زندان باز گرداندند. پس از پیگیری مجدد و اخذ نامهٔ اضطرار به بستری حتی دکتر روزهای شنبه و دوشنبهٔ همین هفته ۲۹ و ۳۱ تیر ماه را جهت بستری تعیین و برایش تخت رزرو کرده بودند. اما پس از اینکه من نامه را به زندان بردم گفتند خروج رسول منوط به دستور دادستان است. امروز به دادستانی رفتیم که آقای خدابخش مرخصی بود و پرونده مفتوح ماند تا آقا از مرخصی برگردد."
وی در ادامه تصریح کرد: "ما و خانواده این معلم زندانی به شدت نگران سلامتی‌اش هستیم."
رسول بداقی زندانی سیاسی، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران به دلیل دفاع از حقوق معلمان و دانش آموزان و اعتراض نسبت به خصوصی سازی مدارس و زیر پا گذاشتن اصل سی قانون اساسی، مدت چهار سال است در زندان به سر می‌برد.
وی در دوران قبل از زندان به همراه سایرمعلمان و اعضای تشکل‌های صنفی سراسر کشور، به شیوه‌های گوناگون اعتراضات خود را به گوش جهانیان رسانده است.
سر نگون باد کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران.سر دستة آن علی خامنه ای.

وضعیت نامساعد رضا شهابی و بی‌توجهی مسئولین.

 رضا شهابی زکریا که از ناراحتی کمر و گردن و همچنین فشار خون رنج می‌برد با کارشکنی مسئولین برای اعزام به بیمارستان یا مرخصی درمانی روبروست.
بنا به اطلاع گزارشگران، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، رضا شهابی عضو هیأت مدیرهٔ سندیکای کارگران اتوبوسرانی تهران و حومه که در بند ۳۵۰ زندان اوین بسر می‌برد، از درد کمر و گردن و همچنین فشار خون رنج ‌میبرد.
این در حالی است که، در بهداری زندان اوین تنها به تجویز داروهای مسکن به رضا شهابی اکتفا کرده‌اند و وی از ویزیت توسط پزشک متخصص نیز محروم بوده است.
خانواده این فعال کارگری بار‌ها تقاضای اعزام وی به مراکز درمانی خارج از زندان و یا مرخصی درمانی را با مسئولین مطرح کرده‌اند که با مخالفت ایشان روبرو شده است. مسئولین در پاسخ تقاضای مرخصی در مانی رضا شهابی گفته‌اند: "چون وی تازه از مرخصی بازگشته است باید مدتی بگذرد تا دوباره به وی مرخصی داده شود."
یادآور می‌شود که این فعال کارگری و عضو هیأت مدیرهٔ سندیکای کارگران اتوبوسرانی تهران و حومه بنا بر رای دادگاه تجدید نظر تهران، به تحمل چهار سال حبس تعزیری، پنج سال محرومیت از فعالیت سندیکایی و هفتاد میلیون ریال جریمهٔ نقدی محکوم است.
ننگ بر جمهوری اسلامی باد.

fredag 19. juli 2013

ضرب و شتم محسن رحمانی، فعال دانشجویی در بند ۲۰۹ زندان اوین


ضرب و شتم محسن رحمانی، فعال دانشجویی در بند ۲۰۹ زندان اوین
محسن رحمانی، دانشجوی رشته آی تی که در مراسمی با حضور حسن روحانی در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری اقدام به برافراشتن عکس میرحسین موسوی در میتینگ انتخاباتی وی کرده بود، تحت فشارهای روحی و جسمی شدید در بند ۲۰۹ زندان اوین قرار دارد.

به گزارش کلمه، این فعال مدنی و زندانی جنبش سبز ۴۸ روز پیش و پس از پایان مراسم، به همراه چندتن دیگر از فعالان ستاد روحانی بازداشت شد.

در حالی که باقی فعالان ستاد روحانی در چند هفته گذشته آزاد شدند، اما محسن رحمانی در سلول ۹۲ بند ۲۰۹ همچنان در حال بازجویی است و بارها از سوی بازجویان مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته است.

بر اساس این گزارش آثار ضرب وشتم و جرح بر روی بدن این زندانی سیاسی و فعال دانشجویی سبز به قدری نمایان است که مقامات بند ۲۰۹ به رغم تبدیل قرار بازداشت وی به وثیقه، از آزادی اش ممانعت می کنند.
سر نگون باد کلیت نظام جمهوری اسلامی.

torsdag 18. juli 2013

نگرانی از وضعیت آرش صادقی در ۴۷ مین روز از اعتصاب غذا

با گذشت ۴۷ روز از  اعتصاب غذا و نزدیک به بیست ماه انفرادی نگرانی ها از وضعیت آرش صادقی ادامه دارد. 
به گزارش ندای سبز آزادی، آرش صادقی، دانشجوی ترم ششم کارشناسی ارشد فلسفه، عضو انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی در انتخابات سال ۱۳۸۸ بود که در ۱۸ تیرماه ۱۳۸۸ به دنبال اعتراضات خیابانی دستگیر شد. مادر این فعال دانشجویی در اثر شوک ناشی از هجوم نیروهای امنیتی به منزلشان فوت کرد.

درگیری شدید بین باند مافیایی زندان و زندانیان معترض به شرایط غیر انسانی در زندان بندر عباس.
بنابه گزارشات رسیده به « فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران» درگیری شدید باند مافیایی زندان با زندانیان بی دفاع زندان مرکزی بندر عباس.
نیمه شب چهارشنبه ۲۶ تیرماه در بند ۱ زندان مرکزی بندرعباس ، بعد از خاموشی زندان و در تاریکی شب درگیری شدیدی بین باند مافیایی زندان که زیر نظر بهرام کشتکار رئیس اطلاعات زندان کار می کنند و زندانیان بی دفاع روی داد این درگیری مدتی ادامه یافت. در این درگیری ۲ تن از عوامل باند مافیایی زندان مورد گوشمالی زندانیان جان به لب رسیده قرار گرفتند.
باند مافیایی زندان علاوه بر فروش مواد مخدری که از رئیس اطلاعات زندان فردی به نام بهرام کشتکارمی گیرند و عایدات فراوان مالی برای کشتکار وآنها دارد، با دست باز به ضرب و شتم زندانیان معترض به شرایط غیر انسانی در زندان می پردازند. باند مافیایی زندان همچنین اقدام به اخاذی از زندانیان بی دفاع می کنند که از جمله آن:وادار کردن زندانیان به خرید روزانه غذا از رستوران برای آنها که هزینه های هنگفتی برای زندانی در پی دارد. این باند مافیایی ، زندانی شدیدا بیمار و ضعیف به نام مهرداد آزادی ۲۳ ساله را مجبور به خرید روزانه غذا برای آنها می کنند،اخاذی مبالغ بالای مالی از زندانیان بی دفاع ( زندانی ابراهیم جهانی ۶۰ ساله مورد اخاذی ۱ میلیون تومانی قرار گرفته است )،ازدحام بیش از حد در زندان بندر عباس محل در آمدی برای رئیس اطلاعات زندان شده است.
او از طریق باند مافیایی زندان اقدام به فروش محل استراحت در سلولها می نماید، فروش محل استراحت در سلولهای زندان با مبالغ بالایی به زندانیان ( منصور کیومرثی برای خرید محل استراحت مجبور به پرداخت مبلغ ۶۰۰ هزار تومان شد) همچنین سید رحمان شیرازی برای خرید محل استراحت مجبور به پرداخت مبلغ مشابهی شده است.
باند مافیایی زندان توسط بهرام کشتکار مجهز به تلفنهای موبیال شده اند و حتی رئیس زندان قادر به جلوگیری از اعمال ضد انسانی کشتکار و باند مافیایی نمی باشد.
هر کدام از زندانیان که به اعمال و رفتار این باند مافیای اعتراض نمایند مورد ضرب و شتم آنها قرار می گیرد و توسط بهرام کشتکار این زندانیان بی دفاع مورد بازجویی ، ضرب و شتم و سپس به بندهای دیگر که دارای شرایط غیر انسانی تری منتقل می شوند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ضرب و شتم زندانیان معترض به شرایط قرون وسطایی زندان ، اخاذی از زندانیان بی دفاع و فروش مواد مخدر توسط باند مافیایی زندان که زیر نظر بهرام کشتکار مسئول اطلاعات زندان صورت می کیرد را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار ارجاع پرونده آخوند علی خامنه ای به مراجع غذایی بین المللی است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران۲۷ تیرماه ۹۲ برابر با ۱۸ ژوئیه ۲۰۱۳

onsdag 17. juli 2013


اینجا ایرانه کسی که از حق مردم دفاع میکنه، به ٦ سال حبس محکوم میشه و ١٠ سال ممنوع از کار میشه 
اما کسی که شکنجه میکنه و دستور قتل صادر میکنه به ٢٠٠ هزار تومان جریمه نقدی محکوم میشه...
راستی الناز بابازاده را یادتان هست، که سال ٨٩ به بهانه بد حجابی توسط نیروهای بسیج مورد تجاوز گرفت و سپس وی را با شلیک گلوله به قتل رسانند، قاتلانش در شرف آزادی از زندان هستند...
در ایران بر خلاف دنیا قاتلین آزاد و بی گناهان محکوم به مجازات هستند...


ننگ بر جمهوری اسلامی  باد.


تایید حکم اعدام چهار تن از شهروندان عرب در شادگان.

 حکم چهارتن از شهروندان عرب از شهرستان شادگان که پیش‌تر از سوی دادگاه انقلاب اهواز به اعدام محکوم شده بودند در دیوان عالی کشور تایید شد.
بنا به اطلاع گزارشگران، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، چهار تن از شهروندان عرب از شهرستان شادگان طی حکم صادره در مورخه ۱۴ شهریور ماه ۱۳۹۱ از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اهواز به اعدام محکوم شده‌اند.
مقامات قضائی روز شنبه ۲۲ تیر ماه سال جاری تأیید احکام اعدام از سوی دیوان عالی کشور را به محکومین و خانواده‌ها ابلاغ کرده‌اند.
بر اساس این گزارش؛ عبدالرضا امیر خنافره، غازی عباسی، عبدالامیر مجدمی و شهاب عباسی به اتهام محاربه با خدا و فساد فی الارض به اعدام محکوم شده‌اند.
مشخصات این افراد به شرح زیر است:
١- غازی عباسی، فرزند احمد، متولد ١٣۶١، مجرد، فاقد سابقه کیفری، محکوم به اعدام
٢- عبدالرضا امیر خنافره، فرزند یونس، متولد ١٣۶۶، مجرد، فاقد سابقه کیفری، محکوم به اعدام
٣- جاسم مقدم پناه، فرزند سعید، متولد ١٣۶۴، مجرد، فاقد سابقه کیفری، محکوم به اعدام
۴- عبد الأمیر مجدمی، فرزند هوشنگ، متولد ١٣۵٩، متأهل، فاقد سابقه کیفری، محکوم به اعدام
در احکام جداگانه‌ای نیز سه تن دیگر از متهمین پرونده به سه سال زندان در تبعید به شهر اردبیل محکوم شده‌اند.
۱-     هادی البوخنفر‌نژاد، فرزند عبدالخضر، متولد١٣۶٠، متأهل، فاقد سابقه کیفری
۲-    سامی جدماوى‌نژاد، فرزند عزیز، متولد١٣۶٠، مجرد، فاقد سابقه کیفری
۳-    شهاب عباسی، فرزند احمد، متولد ١٣۶۵، مجرد، فاقد سابقه کیفری
یک منبع مطلع که نخواست نامش فاش شود در این رابطه به گزارشگر هرانا گفت: "این احکام در حالی صادر می‌شود که برای اعتراف گیری اجباری از متهمان، حتی خانواده‌هایشان هم برای مدت طولانی تحت شکنجه قرار گرفته بودند. یونس امیر خنافره پدر عبدالرضا امیر خنافره از محکومین پرونده، شش ماه در بازداشتگاههای وزارت اطلاعات و در مقابل دیدگان فرزندش مورد شکنجه واقع شده بود. وی چهل روز پیش به دلیل فشارهای وارده ناشی از بازداشت فرزندش و شکنجه‌های روحی، درگذشت. وی از معلمان بازنشسته شهر شادگان بوده است."
درهمین رابطه آقای عبدالسلام ساکی، یکی از وکلای متهمین طی اظهار نظری می‌گوید: "تمام اتهامات منصوب شده باطل و مستنداتی حقوقی در زمینه اتهامات وجود ندارد."
وی تاکید کرد: "اتهامات و رای صادره بر اساس اعترافات اجباری بوده است و جنبه قانونی ندارد."
وی همچنین تصریح کرد: "در صورتیکه دادگاه هیچ اهمیتی به دفاعیات وکیل نگذاشته؛ حکم صادره بر مبنای گزارشات اداره اطلاعات صادر شده است."
گفتنی است، این چهار تن در طی نامه‌ای از درون زندان کارون خواستار مداخله سازمانهاى بین المللى حقوق بشر براى لغو احکام اعدامشان شده‌اند.
در قسمتی از نامه این محکومین به مرگ نوشته شده است:
بعد از گذشت ۳ سال بلاتکلیفی در بازداشتگاههای اطلاعات؛ دادگاه ما در سال ۲۰۱۲ تشکیل شد که در مجموع بیشتر از دو ساعت و نیم طول نکشید و ما بدون اینکه بتوانیم از خود دفاع کنیم به اتهام اعمال مسلحانه و محاربه با خدا و فساد فی الارض به اعدام محکوم شدیم. با وجود اینکه ۶ نفر از وکلاى ما نیز در جلسه دادگاه حضور داشتند ولى هیچکدام از آن‌ها اجازه دفاع از موکلینش در جلسه را نیافتند.
گفتنی است یکی از دستاویزهای دادگاه برای این محکومیت، کشف اسلحه شکاری از محکومان به هنگام دستگیری بوده است. زندانیان یاد شده طی توضیحی در این خصوص نوشته‌اند: "کار‌شناس اسلحه در شهادتنامه خود در دادگاه گفت که از سلاحهاى شکارى کشف شده هیچ گلوله اى شلیک نشده است ولى بازجویان اطلاعات به دادگاه فشار آوردند تا کار‌شناس را عوض کرده و کسى دیگر را جایگزین آن کنند تا شهادت بدهد که از این اسلحه‌ها، تیراندازى شده است تا ما را به قیام مسلحانه متهم کنند."
این زندانیان محکوم به اعدام در این نامه ضمن شرح بیگناهی خود و روند غیر قانونی محاکمه بر اساس اعترافات اجباری؛ شوراى حقوق بشر سازمان ملل، گزارشگر ویژه سازمان ملل براى حقوق بشر در ایران آقاى احمد شهید، سازمان عفو بین الملل، سازمان دیده‌بان حقوق بشر و کلیه فعالان وسازمان هاى مدافع حقوق بشر را خطاب قرار داده و خواستار پیگیری احکام صادره و تلاش برای توقف آن شده‌اند. درخواستی که پیش‌تر توسط خانواده این محکومان نیز اعلام شده بود.

tirsdag 16. juli 2013

دکتر علی ناظری با برانکارد به زندان زابل تبعید شد.

 دکتر علی ناظری فعال سیاسی از بهداری زندان اوین بر روی برانکارد به زندان زابل تبعید شد.
بنا به اطلاع گزارشگران ، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز دکتر علی ناظری، دندانپزشک و فعال مدنی نزدیک به جبهه ملی ایران که از چند هفته پیش برای اجرای حکم زندان از مطب خود بازداشت و به بند ۳۵۰ زندان اوین انتقال یافته است، در حالیکه در شرایط بسیار نامناسب جسمانی بسر می‌برده و در بهداری زندان اوین بستری بوده است، بر روی برانکارد به قصد تبعید به زندان زابل از اوین خارج شده است.
گفتنی است پیش‌تر دکتر علی ناظری در شب ۲۱ خرداد ۸۹ و در اولین سالروز انتخابات ۸۸ توسط اطلاعات سپاه بازداشت شده و پس از ۴۲ روز با وثیقه آزاد گردیده بود.
این فعال مدنی نزدیک به جبهه ملی در سال ۹۰ توسط قاضی پیرعباسی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب محاکمه شده و به تحمل یکسال حبس در زندان زابل و ده سال تبعید در این شهر محکوم گردیده بود.

عود بیماری پروستات محمدرضا پورشجری در ندامتگاه مرکزی کرج

محمدرضا پورشجری وبلاگ نویس زندانی ۵۱ ساله که از بیماری قلبی رنج می‌برد، بتازگی با عود بیماری پروستات با مشکلات تازه‌ای روبرو شده است.

محمدرضا پورشجری معروف به سیامک مهر، وبلاگ نویس زندانی در ندامتگاه مرکزی کرج که به بیماری قلبی شدید مبتلاست و بار‌ها تشکل‌های حقوق بشری نگرانی خود را نسبت به وضعیت جسمی وی اعلام کرده‌اند، با عود پروستات خود با مشکلات مضاعفی روبرو گشته.

میترا پورشجری دختر این زندانی سیاسی طی تماسی با گزارشگر هرانا گفت: "پدر یک سال و نیم است که ورم پروستات داشته است. ولی بدلیل مشکلات شدید قلبی و ضرورت درمان آن ما دیگر به ورم پروستات وی که تاکنون درمانی نشده توجه نکردیم. ورم پروستات پدر را در زندان هنوز پزشک معاینه نکرده است. از چند روز پیش وی دیگر نمی‌تواند ادرار کند. پدر که برای معالجه به بهداری مراجعه کرده، به وی گفته‌اند دکتر متخصص دو هفته دیگر به زندان می‌آید و اگر وقت باشد شما را معاینه می‌کند. این در حالی است که پدر هم اکنون مشکل دارد و بشدت درد می‌کشد."

محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) وبلاگ نویس زندانی ۵۱ ساله، ۲۱ شهریور ماه ۱۳۸۹ در منزل مسکونی خود در شهر کرج بازداشت شد. او پس از بازداشت به سلول‌های انفرادی زندان رجایی‌شهر منتقل و مدت هفت ماه مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار گرفت که این فشار‌ها موجب آسیب‌های جسمی بر روی وی گردید.


سر نگون باد کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران.


وضعیت جسمی‌ رضا شهابی مجدداً وخیم شده است
وضعیت جسمی‌ رضا شهابی، فعال کارگری در بند مجدداً وخیم شده و مسئولان زندان با وجود تصمیم این عضو هیات مدیره سندیکای کارگران اتوبوسرانی مبنی بر شروع دوباره اعتصاب غذا، از تامین خدمات درمانی خودداری می‌‌کنند.
محمود صالحی، فعال کارگری و سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی در ایران، در گفتگو با کمیته گزارشگران حقوق بشر، ضمن اعلام این خبر افزود: آقای رضا شهابی از زمان بازگشتش از مرخصی همچنان در وضعیت بد جسمی‌ بوده و از درد شدید گردن، دیسک کمر و فشار خون رنج می‌‌برد، با این همه هنوز توسط پزشک متخصص مورد معاینه و درمان قرار نگرفته و بار‌ها خود ایشان و خانواده ‌اش درخواست اعزام به بیمارستان را داشته که هنوز مورد موافقت قرار نگرفته و تنها در بهداری اوین مورد درمان سرپایی و تجویز داروهای مسکن قرار گرفته است.

صالحی در پاسخ به پرسشی درباره نوع داروهایی که در بهداری اوین برای این فعال کارگری تجویز شده است توضیح داد: در بهداری همه زندان‌های ایران معمولاً تنها پزشکان عمومی‌ مشغول به کار هستند و چون اکثر مراجعین زندانیان عادی هستند، می‌‌خواهند زندانی را پشت سر بگذارند و بدون رعایت تفکیک زندانیان عادی از سیاسی و در بسیاری از اوقات بدون پرسش تنها داروهای خواب آور و مسکن‌های پر عوارض را تجویز کرده و به علت اینکه پزشک عمومی‌ هستند امکان تجویز داروهای تخصصی را ندارند.
این فعال کارگری زندانی سیاسی سابق درخواست کرد که آقای شهابی مورد معاینه و درمان پزشکان متخصص قرار بگیرد و مانند گذشته به بیمارستان‌های غیر تخصصی منتقل نشود.
سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی در ایران، در پاسخ به گزارشگر کمیته در مورد از سرگیری اعتصاب غذا تاکید کرد: ما از آقای شهابی درخواست کردیم که دوباره دست به اعتصاب غذا نزند، البته ما نمی‌‌توانیم برای زندانی تصمیم بگیریم چون آزاد هستیم و این زندانی است که از نزدیک شرایط را لمس کرده، سختی‌ها را تحمل می‌‌کند و با مشکلات دست و پنجه نرم می‌‌کند.
وی در پایان ضمن ابراز نگرانی‌ در مورد وضعیت ایشان افزود، امیدواریم تا پایان دوره محکومیت آقای شهابی پرونده سازی جدیدی برای ایشان انجام نشود و مانند محاکمه مجدد او به بهانه غیبت از مرخصی مجدداً مورد محاکمه قرار نگیرد تا سرانجام بتواند با پایان دوره محکومیت خود در اول فروردین سال آینده از زندان آزاد شده و درمان خود را از سر بگیرد.

کمیته گزارشگران حقوق بشر

mandag 15. juli 2013

بخاطر افزایش قیمت های خدمات دندانپزشکی، تهران به شهر بی دندان‌ها تبدیل می‌شود.

تهران پرس :  گرانی نرخ ارز در سال اخیر پیامدها بسیاری را به دنبال داشت که یکی از مهم ترین این پیامدها در عرصه بهداشت و درمان افزایش ۸ برابری! قیمت مواد و تجهیزات دندانپزشکی بود. اتفاقی که باعث افزایش مهار نشدنی تعرفه های دندانپزشکی شد و این روزها کار به جایی رسیده که مردم ترجیح می دهند کم هزینه ترین راه را که همان کشیدن دندان است را انتخاب کنند.
بیمه ها هزینه دندان پزشکی را گردن نمی گیرند!
با اینکه سالهای سال است صحبت از هزینه های بالای خدمات دندانپزشکی و جای خالی بیمه ها در تقبل این هزینه ها به میان آمده ، اما هنوز هم جای خالی بیمه ها در بازار دندانپزشکی دیده می شوند و انگار بیمه ها به هیچ قیمت حاضر نیستند که هزینه های درمان های دندانپزشکی را گردن بگیرند.
بیمه، تنها کشیدن دندان را تقبل می کند
اگر گذرتان به درمانگاه های دندان پزشکی که تحت لوای بیمه به کار خود ادامه می دهند افتاده باشد حتما به این ماجرا برخورد کرده اید که پزشکان این درمانگاه ها تنها مورد کشیدن دندان را به صورت رایگان تقبل می کنند و در این میان اگر قرار به عصب کشی و سایر خدمات دندانی باشد، این درمانگاه ها هیچ کمکی نمی توانند به مراجعین خود ارائه دهند! ماجرای رایگان بودن هزینه های دندانپزشکی در این نوع درمانگاه ها باعث شده است که برخی از بیماران برای فرار از درد غیر قابل تحمل دندان به کشیدن ان پناه بیاورند.
دندانپزشکی به قشر مرفه اختصاص دارد
افزایش قیمت های خدمات دندانپزشکی تا به آنجایی رسیده است که این روزها تنها اقشار خاصی از مردم جامعه می توانند از پس هزینه های خدمات خاص دندانپزکشی مانند دندان پزشکی زیبایی بر بیایند و در این میان سایر افراد از طبقات متوسط رو پایین و ضعیف جامعه اگر به مشکلات دندانی مواجه شوند مجبورند یا از خدمات درمانگاه خیریه و ارزان قیمت دندان پزشکی که کیفیت چندانی هم ندارند بهره بگیرند و یا به طور کلی از خیر دندان داشتن گذشته و عطای دندانشان را به لقایش ببخشند.
گرانی شیر و افزایش مشکلات دهان و دندان
گرانی هزینه های دندانپزشکی در حالی است که گرانی چند باره شیر و مواد لبنی طی یک ساله اخیر باعث شده است که سرانه مصرف شیر در کشور باز هم کاهش پیدا کند و در ادامه این کاهش مصرف شیر، بیمارهای دهان و دندان با روندی رو به رشد همراه شود. با ادامه این روند افزایش قیمت ها هم احتمالا در سالهای آتی ما شهری خواهیم داشت که آدم هایش دیگر دندانی در دهان ندارند!